یکی بود ، یکی نبود

یکی بود ، یکی نبود. آن یکی که وجود داشت ، چه کسی بود؟ همان خدا بود وغیر از خدا هیچکس نبود. این قصه را جدی بگیرید که غیر از خدا هیچ کس نیست .

کافری گرسنه پیش حضرت ابراهیم(ع) آمد و گفت: نانی به من ده که گرسنه ام. ابراهیم (ع) گفت: اگر ایمان بیاوری و به راه حق گام نهی هر چه می خواهی از من بخواه.

کافر که این سخن شنید بازگشت و با قیافه ای ناراحت از پیش ابراهیم برفت.

همان دم جبرییل از جانب خداوند بر ابراهیم نازل شد و به ابراهیم از طرف خداوند فرمود: این کافر تا به این سن رسیده است خداوند به او نان داده است، یک بار نزد تو آمد و نان خواست و تو به او نانی ندادی تا گرسنه برفت. تو که خلیل و دوستدار خدا هستی باید مثل دوست خود رفتار کنی و رفتار خدایی داشته باشی، چگونه توانستی او را برانی؟

چون تویی دایم خلیل کردگاربا خلیل خویش شو در جود یار

چون تو فارغ از بخیلی آمدیجود کن چون در خلیلی آمدی

************************************

این همه لطف و مهربانی خداوند هست که بندگان را اینگونه شیفته او کرده است، در همه حال بندگانش را دوست دارد و اگر هم به آنها عتابی می کند باز هم از روی مهربانی و حکمت اوست که دوست ندارد بنده اش از راه راست به بیراهه رود، مانند مادری که فرزند را نه از روی غضب بلکه از روی عاقبت اندیشی گاهی سرزنش می کند، و البته ما هم در خیلی مواقع با سوء استفاده از این مهربانی گستاختر به راه خویش ادامهمی دهیم و فراموش می کنیم که اگر گره ای در کار نا صواب ما می افتد حتما دلیلی دارد، گاهی هم فکر می کنیم خداوند باید در مورد این اشتباهی که خواسته یا ناخواسته ما انجام می دهیم جبرییلی بفرستد تا بصورت مستقیم در این خصوص آیه ای بر ما نازل شود و به ما بگوید راه را به اشتباه داریم می رویم، اما عجبا از مردمی که فراموش کرده اند کهخداوند قبلا تمام آیات و نشانه ها را از طرف خودش برای ما آورده است و حجت را بر ما تمام کرده است، و چون خودمان در این نشانه ها گم هستیم فکر می کنیم نشانه ای در کار نیست و به راحتی هر چیزی را تفسیر می کنیم. گاهی خداوند آنقدر مهربان می شود که حتی ترس از گناه را هم فراموش می کنیم، ولی او همچنان مواظب ما هست و وقتی ما پشیمان به درگاهش قدم می گذاریم نه تنها ما را می بخشد بلکه درهای نعمت و برکتش را هم به روی ما باز می کند. آخر به کدام سرای در برابر پوزش از کار بد و زشت پاداش داده می شود؟ خدایا مهربانیت را شکر .

یا رب این انعام و بخشایش نگرعین آرایش بر آلایش نگر

با چنین فضلی تو را در پیشگاهکی توان ترسید از بیم گناه؟

زانکه آن دریا چو در جوش آیدتنیک و بد جمله فراموش آیدت